یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت ...
یلدا بر همگان مبارک...
خدایا کفر نمیگویم،
پریشانم،
چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.
خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایهی دیوار بگشایی
لبت بر کاسهی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرفتر
عمارتهای مرمرین بینی
و اعصابت برای سکهای اینسو و آنسو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت.
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
این روزها
کلمات
با تردید از دامنه ی ذهنم میگذرند
و شعر در کسالت انگشتانم تکثیر میشود...
در کجای خود ایستاده ام...
بگو!...
که رویاها نیز
قد به کشیدن نمیدهند!!!
و در معصومیتی مطرود
پیر میشوند
این روزها
حتی بوی سیب هم
وسوسه ام نمیکند!!!
سلام دوستان، یه دکلمه خوب و جالب از دوست خوبمون آقای مرتضی حداد این پایین گذاشتم ... ایشون این دکلمه رو تقدیم به خواهرش کرده که واقعاً شنیدنیه...
خدایا طبعی رسان تا بسازم عالمی
یا همتی که از سر عالم توان گذشت
گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را ...
گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را ...
چشم تو زینت تاریکی نیست
پلکها را بتکان کفش به پا کن وبیا
تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند
پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت :
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه
عشق تر است..
سهراب سپهری..